https://religiousopinions.com
Slider Image

دین چیست؟

بسیاری می گویند ریشه شناسی دین با کلمه لاتین religare ، به معنای "گره زدن ، پیوند زدن" نهفته است. به نظر می رسد این فرض بر این باور باشد که این امر به تبیین قدرت مذهبی کمک می کند که شخص را به یک جامعه ، فرهنگ ، دوره عمل ، ایدئولوژی و غیره متصل کند ، اما فرهنگ لغت انگلیسی آکسفورد اشاره می کند که اصطلاح شناسی این کلمه است. مشکوک. نویسندگان اولیه مانند سیسرو اصطلاح را با ریزگر مرتبط می کردند ، که به معنی "دوباره خواندن دوباره" است (شاید برای تأکید بر ماهیت آیینی ادیان؟).

برخی معتقدند كه دین حتی در وهله اول وجود ندارد - فقط فرهنگ وجود دارد ، و دین صرفاً جنبه قابل توجهی از فرهنگ بشر است. جاناتان ز. اسمیت در Imagining Religion می نویسد :

"... در حالی که تعداد متفاوتی از داده ها ، پدیده ها ، تجربیات و عبارات انسانی وجود دارد که ممکن است در یک فرهنگ یا فرهنگ دیگر مشخص شود ، توسط یک معیار یا دیگری ، به عنوان دین - هیچ داده ای برای دین وجود ندارد. این مقاله برای اهداف تحلیلی محقق ساخته و مقایسه می شود. دین غیر از آکادمی وجود ندارد. "

درست است که بسیاری از جوامع بین فرهنگ خود و آنچه دانشمندان آن را "دین" می خوانند ، خط مشخصی قائل نیستند ، بنابراین اسمیت مطمئناً یک نکته معتبر دارد. این به معنای لزوماً به معنای وجود دین نیست ، بلکه باید در نظر داشته باشیم که حتی وقتی فکر می کنیم که کدام یک از آیین ها را کنترل می کند ، ممکن است خودمان را گول بزنیم ، زیرا ما قادر به تشخیص چیز متعلق به فقط نیستیم یک "دین" یک فرهنگ و بخشی از خود فرهنگ گسترده تر است.

تعاریف کاربردی در مقابل تعاریف اساسی دین

بسیاری از تلاشهای علمی و دانشگاهی برای تعریف یا توصیف دین می توانند به یکی از دو نوع تقسیم شوند: کارکردی یا اساسی. هریک از آنها دیدگاه کاملاً مشخصی درباره ماهیت عملکرد دین دارند. اگرچه ممکن است فرد بتواند هر دو نوع را به عنوان معتبر بپذیرد ، اما در واقعیت ، بیشتر افراد تمایل دارند که روی یک نوع تمرکز کنند تا محرومیت از نوع دیگر باشد.

تعاریف اساسی دین

نوعي كه فرد بر آن متمركز است ، مي تواند درباره آنچه كه او درباره دين و چگونگي ادراك دين در زندگي بشر مي داند ، بگويد. برای كسانی كه به تعاریف ماهوی یا اكسسیالیستی توجه دارند ، همه چیز درباره محتوا است: اگر به بعضی از مواردی كه دین دارید اعتقاد دارید ، در حالی كه اگر آنها را باور نکنید ، دین ندارید. نمونه ها عبارتند از: ایمان به خدایان ، ایمان به ارواح ، یا ایمان به چیزی که به عنوان مقدس شناخته شده است.

پذیرش تعریفی بنیادی از دین: همه به دین نگاه می کنند که صرفاً نوعی فلسفه ، نظامی از باورهای عجیب و غریب یا شاید صرفاً درک اولیه از طبیعت و واقعیت است. از دیدگاه ذات یا اصولگرایان ، دین منشأ و زنده مانده است که به عنوان یک شرکت سوداگرانه تلاش می کند خود یا دنیای ما را بفهمد و هیچ ارتباطی با زندگی اجتماعی یا روانی ما ندارد.

تعاریف کاربردی دین

برای کسانی که به تعاریف کارکردگرایی متمرکز هستند ، دین درمورد آنچه انجام می شود: اگر سیستم اعتقاد شما نقش خاصی را در زندگی اجتماعی ، جامعه و یا در زندگی روانشناختی شما ایفا می کند ، آنگاه یک دین است؛ در غیر این صورت ، این چیز دیگری است (مانند فلسفه). نمونه هایی از تعاریف کارکردگرایانه عبارتند از توصیف دین به عنوان چیزی که جامعه را بهم پیوند می زند یا ترس فرد از مرگ و میر را کاهش می دهد.

پذيرش چنين توصيفات كاركردگرايانه ، موجب مي شود كه دركاتي متفاوت از خاستگاه و طبيعت دين ، در مقايسه با تعاريف اساسي ، درك شود. از دیدگاه کارکردگرایانه ، دین برای تبیین جهان ما وجود ندارد بلکه به ما کمک می کند تا در جهان زنده بمانیم ، خواه با پیوند دادن ما در کنار هم به لحاظ اجتماعی و یا با حمایت روانی و عاطفی. به عنوان مثال ، آیین ها وجود دارند تا همه ما را به عنوان یک واحد جمع کرده و یا سلامت عقل خود را در جهانی آشفته حفظ کنیم.

تعریف مذهبی که در این سایت استفاده می شود تنها به دیدگاه عملکردی یا اصول گرایانه دین متمرکز نمی شود. درعوض ، تلاش می شود هم انواع اعتقادات و هم نوع کارکردهایی که دین اغلب در آن دارد ، گنجانیده شود. پس چرا اینقدر وقت صرف توضیح و بحث درباره این نوع تعاریف می کنید؟

حتی اگر ما در اینجا از تعریفی کاملاً کاربردی یا اصولگرایانه استفاده نکنیم ، همچنان صادق است که چنین تعاریفی می تواند روشهای جالبی برای نگاه به دین ارائه دهد و باعث شود ما به جنبه هایی بپردازیم که ممکن است در غیر این صورت نادیده بگیریم. درک این مسئله که چرا هرکدام معتبر هستند ، بهتر است بدانند که چرا هیچ کدام بر دیگری برتر نیستند. سرانجام ، به دلیل اینكه بسیاری از كتابهای مذهبی تمایل دارند كه نوع دیگری از تعریفی را بر دیگری نشان دهند ، فهمیدن آنچه در آن وجود دارد ، می تواند دیدگاه واضح تری از سوگیریها و مفروضات نویسندگان ارائه دهد.

تعاریف مسئله ای دین

تعاریف دین از یکی از دو مشکل رنج می برند: یا خیلی باریک هستند و بسیاری از سیستمهای اعتقادی را که اکثر آنها موافق هستند مذهبی باشند ، محکوم می کنند ، یا بسیار مبهم و مبهم هستند ، و نشان می دهد که تقریباً در مورد هر چیزی و همه چیز یک دین است. از آنجا که در تلاش برای جلوگیری از مشکل دیگر ، قرار گرفتن در یک مشکل بسیار آسان است ، بحث درباره ماهیت دین احتمالاً هرگز متوقف نخواهد شد.

یک مثال خوب برای تعریف باریک بسیار محدود ، تلاش مشترک برای تعریف "دین" به عنوان "اعتقاد به خدا" است - که به طور مؤثر مذاهب مشرک و ادیان الحادی را حذف می کند ، در حالی که شامل کلامی می شود که هیچ سیستم اعتقادی دینی ندارند. ما این مشکل را بیشتر در بین کسانی مشاهده می کنیم که تصور می کنند ماهیت توحیدی دقیق دین های غربی که با آنها بیشتر آشنا هستند باید به نوعی ویژگی لازم دین به طور کلی باشد. حداقل دیدن این اشتباه توسط محققان ، دست کم بسیار نادر است.

یک مثال خوب برای تعریف مبهم ، گرایش به تعریف دین به عنوان "جهان بینی" است - اما چگونه می توان هر جهان بینی را به عنوان یک دین واجد شرایط دانست؟ مسخره این است که فکر کنیم هر سیستم اعتقادی یا ایدئولوژی حتی عادلانه است ، هرگز به یک دین تمام عیار توجه نکنید ، اما این نتیجه این است که چگونه برخی سعی می کنند از این اصطلاح استفاده کنند.

برخی معتقدند كه تعریف دین دشوار نیست و تعدد تعاریف متناقض گواه این است كه واقعاً چقدر آسان است. با توجه به این موضع ، مسئله واقعی نهفته است در پیدا کردن تعریفی که از لحاظ تجربی مفید باشد و از نظر تجربی نیز قابل آزمایش باشد - و مطمئناً درست است که بسیاری از تعاریف بد اگر سریع بخواهند طرفداران فقط کمی برای آزمایش آنها بگذارند به سرعت از بین می روند.

دائرyclالمعارف فلسفه ، صفات ادیان را به جای اعلام دین به عنوان یک چیز یا چیز دیگر ذکر می کند ، با بیان اینکه هرچه نشانگرهای بیشتری در یک سیستم اعتقادی وجود داشته باشد ، "مذهبی مانند" بیشتری دارند:

  • اعتقاد به موجودات ماوراء طبیعی.
  • تمایز بین اشیاء مقدس و گمراه کننده.
  • اعمال آیینی متمرکز بر اشیاء مقدس بود.
  • یک قانون اخلاقی که اعتقاد بر این است که خدایان مجازات می شوند.
  • از لحاظ خصایص مذهبی (هراس ، حس رمز و راز ، احساس گناه ، آداب و رسوم) ، که تمایل به برانگیختن در حضور اشیاء مقدس و در حین انجام آیین دارند و که با ایده های خدایان در ارتباط هستند.
  • دعا و دیگر اشکال ارتباط با خدایان.
  • یک منظره جهانی یا یک تصویر کلی از جهان به عنوان یک کل و مکان فرد در آن. این تصویر شامل برخی از مشخصات کلی در مورد هدف یا نقطه ای از جهان و نشانه ای از چگونگی قرار گرفتن فرد در آن است.
  • کم و بیش سازمانی کامل از زندگی مبتنی بر جهان بینی.
  • یک گروه اجتماعی که در بالا با یکدیگر پیوند دارند.

این تعریف بخش اعظم آنچه دین است در فرهنگهای متنوع وجود دارد. این شامل عوامل جامعه شناختی ، روانشناختی و تاریخی است و زمینه های خاکستری وسیع تری را در مفهوم دین فراهم می کند. همچنین تشخیص می دهد که "دین" به طور مداوم با سایر انواع سیستم های اعتقادی وجود دارد ، به گونه ای که برخی اصلاً مذهبی نیستند ، برخی به مذاهب بسیار نزدیک هستند و برخی به طور قطع دین هستند.

این تعریف بدون نقص نیست. به عنوان مثال نشانگر اول در مورد "موجودات ماوراء طبیعی" است و به عنوان نمونه "خدایان" را می دهد ، اما پس از آن تنها خدایان ذکر می شوند. حتی مفهوم "موجودات ماوراء طبیعی" کمی بیش از حد خاص است. میرچه الیاد با اشاره به تمرکز بر "مقدس" ، "دین" را تعریف کرد و این جایگزین خوبی برای "موجودات ماوراء طبیعی" است زیرا همه دین ها در اطراف ماوراء طبیعی نمی چرخند.

یک تعریف بهتر از دین

از آنجا که نقص در تعریف فوق نسبتاً جزئی است ، انجام برخی از تنظیمات کوچک و ارائه "تعریف بسیار دقیق" از آنچه دین است بسیار ساده است:

  • اعتقاد به چیزی مقدس (به عنوان مثال ، خدایان یا موجودات فوق طبیعی).
  • تمایز بین فضاهای مقدس و گمراه کننده و / یا اشیاء.
  • اعمال آیینی متمرکز بر فضاهای مقدس و / یا اشیاء.
  • یک قانون اخلاقی که اعتقاد بر آن وجود یک مبنای مقدس یا فوق طبیعی است.
  • از لحاظ خصایص مذهبی (حسرت ، احساس رمز و راز ، احساس گناه ، آراستگی) ، که در حضور فضاهای مقدس و یا اشیاء مقدس و در حین انجام مراسم آیینی که بر فضاهای مقدس ، اشیاء یا موجودات متمرکز است ، برانگیخته می شوند.
  • دعا و اشکال دیگر ارتباط با ماورای طبیعی.
  • جهان بینی ، ایدئولوژی یا تصویری کلی از جهان به عنوان یک کل و مکان افراد در آن است که شامل توصیف یک هدف کلی یا یک نقطه از جهان و چگونگی قرار گرفتن افراد در آن است.
  • کمابیش کامل سازماندهی زندگی بر اساس این جهان بینی.
  • یک گروه اجتماعی که در بالا و در بالا با یکدیگر پیوند خورده اند.

این تعریف دین است که سیستم های دینی را توصیف می کند اما نه سیستم های غیر دینی. این ویژگی شامل ویژگیهای رایج در سیستمهای اعتقادی است که عموماً به عنوان مذاهب شناخته می شوند بدون اینکه به ویژگیهای خاص منحصر به فرد معدود توجه داشته باشند.

نگاهی به خدا در مابون کنید

نگاهی به خدا در مابون کنید

نکاتی در مورد مطالعه برتر برای نوجوانان مسیحی

نکاتی در مورد مطالعه برتر برای نوجوانان مسیحی

فعالیت های برتر گروه جوانان برای دختران نوجوان مسیحی

فعالیت های برتر گروه جوانان برای دختران نوجوان مسیحی