https://religiousopinions.com
Slider Image

متافیزیک چیست؟

در فلسفه غرب ، متافیزیک به مطالعه ماهیت بنیادی همه واقعیت تبدیل شده است - این چیست ، چرا است و چگونه می توانیم آن را درک کنیم. برخی با متافیزیک به عنوان مطالعه واقعیت ashigher یا ماهیت غیرقابل مشاهده در پشت همه چیز رفتار می کنند ، اما در عوض ، این مطالعه تمام واقعیت ها ، قابل مشاهده و نامرئی است. همراه با آنچه طبیعی و فوق طبیعی است. بسیاری از مباحثات بین ملحدان و متکلمان اختلاف نظرهایی راجع به ماهیت واقعیت و وجود هر چیز فراطبیعی انجام می دهند ، این مباحث اغلب اختلاف نظر درباره متافیزیک هستند.

اصطلاح متافیزیک از کجا آمده است؟

اصطلاح متافیزیک از زبان یونانی Ta Meta ta Physkia گرفته شده است که به معنای "کتابهای بعد از کتابهای مربوط به طبیعت است" است. وقتی یک کتابدار در حال فهرست نویسی آثار ارسطو بود ، عنوانی برای مطالب خود نداشت. می خواست پس از ماده ای به نام "طبیعت" (Physkia) پناه ببرد ، بنابراین او آن را "طبیعت بعد" نامید. - در ابتدا ، این اصلاً حتی یک موضوع نبود. مجموعه ای از یادداشت ها در مورد موضوعات مختلف است ، اما به طور خاص موضوعات حذف شده از درک عادی و مشاهده تجربی است.

متافیزیک و ماوراء طبیعی

در مجالس رایج ، متافیزیک به برچسب مطالعه چیزهایی که از جهان طبیعی فراتر می روند - یعنی چیزهایی که ظاهراً جدا از طبیعت وجود دارند و دارای واقعیتی ذاتی تر از ما هستند. این حس را به پیشوند یونانی یونانی که در ابتدا وجود نداشت ، می بخشد ، اما کلمات با گذشت زمان تغییر می کنند. در نتیجه ، احساس رایج متافیزیک مطالعه هر گونه سؤالی از واقعیت است که با مشاهده و آزمایش علمی نمی توان به آن پاسخ داد. در زمینه الحاد ، این حس متافیزیک معمولاً به معنای واقعی کلمه خالی تلقی می شود.

متافیزیک چیست؟

متافیزیک کسی است که به دنبال درک جوهر واقعیت است: چرا اصلاً چیزها وجود دارند و در وهله اول معنای وجود چیست. بخش عمده ای از فلسفه یک تمرین به نوعی متافیزیک است و همه ما یک دیدگاه متافیزیکی داریم زیرا همه ما درباره ماهیت واقعیت نظر داریم. از آنجا که همه چیز در مابعدالطبیعه بحث برانگیزتر از سایر مباحث است ، در میان متافیزیکدان ها توافق صورت نمی گیرد که چه کاری انجام می دهند و تحقیق می کنند.

چرا باید ملحدان به متافیزیک اهمیت دهند؟

از آنجا که ملحدان به طور معمول وجود ماوراء طبیعی را رد می کنند ، ممکن است متافیزیک را به عنوان مطالعه بی معنی هیچ چیز رد کنند. با این حال ، از آنجا که متافیزیک از لحاظ فنی مطالعه ی تمام واقعیت ها است ، و بنابراین آیا اصلاً عنصر فراطبیعی برای آن وجود دارد ، در حقیقت احتمالاً متافیزیک اساسی ترین موضوعی است که ملحدان بی دین باید روی آن تمرکز کنند. توانایی ما در درک واقعیت چیست ، از چه چیزی تشکیل شده است ، "وجود" به چه معنی است و غیره ، برای اکثر اختلافات بین ملحدان غیر مذهبی و ... اساسی است.

آیا متافیزیک بی معنی است؟

برخی ملحدان غیرقانونی ، مانند پوزیتیویست های منطقی ، معتقدند که دستورالعمل متافیزیک عمدتاً بی معنی است و هیچ کاری نمی تواند انجام دهد. به گفته آنها ، اظهارات متافیزیکی نمی تواند درست یا نادرست باشد - در نتیجه ، آنها واقعاً هیچ معنایی را به همراه ندارند و نباید به آنها توجه جدی شود. توجیهی در مورد این مقام وجود دارد ، اما بعید است متقاضیان یا متأثر از متکلمان مذهبی باشند که ادعاهای متافیزیکی برخی از مهمترین بخشهای زندگی آنها را تشکیل می دهد. بنابراین توانایی رسیدگی و نقد چنین ادعاهایی می تواند مهم باشد.

متافیزیک آتئیستی چیست؟

تنها موردی که همه ملحدان با هم دارند ، کفر به خدایان است ، بنابراین تنها چیزی که تمام متافیزیک های آتئیست با هم مشترک هستند این است که واقعیت هیچ خدایی را شامل نمی شود و الهی خلق نمی شود. با وجود این ، بیشتر ملحدان غرب تمایل دارند دیدگاه ماتریالیستی نسبت به واقعیت اتخاذ کنند. این بدان معنی است که آنها ماهیت واقعیت و جهان ما را از ماده و انرژی می دانند. همه چیز طبیعی است؛ هیچ چیز فوق طبیعی نیست. موجودات ماوراء طبیعی ، قلمروها یا هواپیماهای وجودی وجود ندارند. همه علت و معلولی که از طریق قوانین طبیعی انجام می شود.

سؤالاتی که در متافیزیک پرسیده شده است

چه چیزی در آنجا وجود دارد؟
واقعیت چیست؟
آیا اراده آزاد وجود دارد؟
آیا چنین روندی به عنوان علت و معلول وجود دارد؟
آیا مفاهیم انتزاعی (مانند اعداد) واقعاً وجود دارند؟

متون مهم در زمینه متافیزیک

متافیزیک ، توسط ارسطو.
اخلاق ، توسط باروچ اسپینوزا.

شاخه های متافیزیک

کتاب ارسطو درباره متافیزیک به سه بخش هستی شناسی ، کلام و علم جهانی تقسیم می شود. به همین دلیل ، این سه شاخه سنتی تحقیق متافیزیکی هستند.

هستی شناسی شاخه ای از فلسفه است که به مطالعه ماهیت واقعیت می پردازد: آن چیست ، چند واقعیت وجود دارد ، چه ویژگی هایی دارد و غیره. این کلمه از اصطلاحات یونانی گرفته شده است ، یعنی آتئیست ها به طور کلی معتقدند یک واقعیت واحد وجود دارد که از نظر ماهیت مادی و طبیعی است.

الهیات البته مطالعه خدایان است - آیا یک خدا وجود دارد ، چه خدایی است ، چه خدایی می خواهد و غیره. هر مذهبی الهیات خاص خود را دارد زیرا تحصیل خدایان ، اگر شامل خدایان دیگری باشد ، ادامه خواهد یافت. از آموزه ها و سنت های خاص که از یک مذهب به مذهب دیگر متفاوت است. از آنجا که ملحدان وجود خدایان را نمی پذیرند ، آنها قبول نمی کنند که الهیات مطالعه هر چیز واقعی است. در اکثر اوقات ، ممکن است مطالعه آنچه مردم فکر می کنند واقعی است و درگیری الحاد در خداشناسی بیشتر از منظر یک فرد خارج از منزلت انتقادی صورت می گیرد نه یک عضو درگیر.

درک شاخه "علوم همه جانبه" کمی دشوارتر است ، اما شامل جستجوی "اصول اولیه" است - چیزهایی مانند منشأ جهان ، قوانین اساسی منطق و استدلال ، برای نظریه پردازان ، پاسخ به این تقریباً همیشه "خدا" است ، و علاوه بر این ، آنها تمایل دارند كه استدلال كنند كه هیچ پاسخ ممكن دیگری وجود ندارد. برخی حتی تا آنجا پیش می روند که استدلال می کنند که وجود چیزهایی مانند منطق و عالم ، شواهدی از وجود خدای خود است.

نکاتی در مورد مطالعه برتر برای نوجوانان مسیحی

نکاتی در مورد مطالعه برتر برای نوجوانان مسیحی

چگونه یک آزمایش وجدان انجام دهیم

چگونه یک آزمایش وجدان انجام دهیم

دین در ویتنام

دین در ویتنام