https://religiousopinions.com
Slider Image

تشابهات بین دین و فلسفه

آیا دین فقط یک نوع فلسفه است؟ آیا فلسفه یک فعالیت دینی است؟ به نظر می رسد برخی اوقات درباره اینکه آیا و چگونه دین و فلسفه باید از یکدیگر متمایز شوند ، دچار سردرگمی می شویم. این سردرگمی غیرقابل توجیه نیست زیرا برخی از شباهت های بسیار قوی بین این دو وجود دارد.

شباهت ها

سؤالاتی که در هر دو دین و فلسفه مورد بحث قرار می گیرد بسیار شبیه به هم هستند. هم دین و هم فلسفه با مشکلاتی روبرو هستند: خوب چیست؟ معنی زندگی خوب چیست؟ ذات واقعیت چیست؟ چرا ما اینجا هستیم و باید چه کاری انجام دهیم؟ چگونه باید با یکدیگر رفتار کنیم؟ واقعاً مهمترین چیز در زندگی چیست؟

بدیهی است ، بنابراین ، شباهت های کافی وجود دارد که ادیان می توانند فلسفی باشند (اما لازم نیست که باشند) و فلسفه ها می توانند مذهبی باشند (اما باز هم لازم نیست که باشد). آیا این بدان معنی است که ما فقط برای یک مفهوم اساسی دو کلمه متفاوت داریم؟ نه؛ تفاوت های واقعی بین دین و فلسفه وجود دارد که آنها را دو نوع سیستم متفاوت می دانند ، حتی اگر در مکان ها همپوشانی داشته باشند.

تفاوت

برای شروع ، از این دو دین تنها آیین هایی دارند. در ادیان ، مراسم هایی برای وقایع مهم زندگی (تولد ، مرگ ، ازدواج و غیره) و برای اوقات مهم سال (روزهای بزرگداشت بهار ، برداشت و غیره) برگزار می شود. فلسفه‌ها ، اما طرفداران خود را درگیر اقدامات آیینی نیستند. دانش آموزان لازم نیست قبل از تحصیل هگل ، دست های خود را به طور مرتب بشویند و استادان هر سال "روز مفید" را جشن نمی گیرند.

تفاوت دیگر این واقعیت است که فلسفه تمایل دارد فقط به استفاده از عقل و تفکر انتقادی تأکید شود ، در حالی که ادیان ممکن است از عقل استفاده کنند ، اما حداقل آنها به ایمان تکیه می کنند - حتی از ایمان برای محرومیت از عقل استفاده می کنند. به طور واضح ، تعداد زیادی از فیلسوفان وجود داشته اند که استدلال می کنند که عقل به تنهایی نمی تواند حقیقت را کشف کند یا اینکه سعی کرده اند محدودیت های عقل را به نوعی توصیف کنند ، اما این یک چیز کاملا یکسان نیست.

شما متوجه نمی شوید که هگل ، کانت یا راسل می گویند فلسفه های آنها مکاشفه ای از یک خدای است یا اینکه کار آنها باید با ایمان انجام شود. در عوض ، آنها فلسفه های خود را برهان عقلی بنا می کنند - این استدلال ها همچنین ممکن است معتبر یا موفق نباشند ، اما این تلاش برای متمایز کردن کار آنها از دین است. در دین و حتی در فلسفه دینی ، برهان استدلال در نهایت به برخی از ایمانهای اساسی به خدا ، خدایان یا اصول دینی رجوع می شود که در برخی از مکاشفه ها کشف شده است.

جدایی بین مقدس و کفر چیز دیگری است که فاقد فلسفه است. مطمئناً ، فیلسوفان درباره پدیده های هراس دینی ، احساس رمز و راز و اهمیت اشیاء مقدس بحث می کنند ، اما این با داشتن احساس ترس و رمز و راز در اطراف چنین اشیاء در فلسفه بسیار متفاوت است. بسیاری از مذاهب پیروان را به تکریم مقدسات مقدس می آموزند ، اما هیچ کس به دانش آموزان آموزش نمی دهد که یادداشت های جمع آوری شده ویلیام جیمز را تکرار کنند.

سرانجام ، بیشتر ادیان تمایل دارند نوعی اعتقاد راجع به آنچه فقط می توان به عنوان وقایع "خنده دار" توصیف کرد ، در بر بگیرد که هم مخالف توضیحات عادی هستند یا اصولاً خارج از مرزهای آنچه باید اتفاق بیفتد. جهان ما معجزات ممکن است نقش بسیار بزرگی در هر دین نداشته باشند ، اما اینها ویژگی مشترکی هستند که شما در فلسفه پیدا نمی کنید. نیچه از باکره بدنیا نیامده بود ، هیچ فرشته‌ای به نظر نمی رسید که تصور سارتر را اعلام کند ، و هیوم باعث نشد که لنگ دوباره قدم بزند.

این واقعیت که دین و فلسفه مجزا هستند به معنای جدا بودن کامل آنها نیست. از آنجا که هر دو به بسیاری از مسائل یکسان پرداخته می شوند ، غیر معمولی نیست که فرد به طور همزمان به دین و فلسفه مشغول شود. آنها ممکن است تنها با یک اصطلاح به فعالیت خود مراجعه کنند و انتخاب آنها برای استفاده از کدام اصطلاح ممکن است کاملاً در مورد دیدگاه فردی آنها از زندگی آشکار شود. با این وجود ، مهم است که هنگام بررسی آنها ، تمایز آنها را به خاطر بسپاریم.

پروژه های هنر و صنعت Yule Craft for Solstice Winter

پروژه های هنر و صنعت Yule Craft for Solstice Winter

پروژه هایی برای جشن Samhain ، سال جدید جادوگران

پروژه هایی برای جشن Samhain ، سال جدید جادوگران

مزایای مراقبه

مزایای مراقبه