https://religiousopinions.com
Slider Image

تعاریف واژگانی نحوه استفاده از کلمه را نشان می دهد

در بیشتر مواقع هنگام مواجهه با یک تعریف ، شما در حال تعریف یک تعریف واژگانی هستید. یک تعریف واژگانی (که گاهی به آن تعریف گزارشگر نیز گفته می شود) تعریفی است که توضیح می دهد که چگونه یک کلمه در واقع استفاده می شود. بنابراین از تعاریف شرطی متمایز است که به سادگی یک روش ممکن برای استفاده از یک کلمه را پیشنهاد می کند و ممکن است پذیرفته شود یا نباشد. بنابراین ، تعاریف لغوی قادر به درست بودن یا نادرست بودن ، دقیق بودن یا نادرست بودن آنها هستند.

اگر انتخاب هایی بین انواع مختلف تعاریف وجود داشته باشد ، تعریف واژگانی معمولاً به عنوان تعریف واقعی تصور می شود. از آنجا که توضیح می دهد که چگونه کلمات به طور واقعی استفاده می شوند ، مبنایی برای این داوری وجود دارد. تعاریف واژگونی اشکال جدی دارد ، زیرا آنها غالباً مبهم یا مبهم هستند. این تعجب آور نیست زیرا آنها منعکس کننده کاربرد واقعی کلمات هستند ، و این مبهم و مبهم است.

مبهم بودن و ابهام در تعریف واژگان

اگرچه مبهم و ابهام اغلب به صورت متناوب مورد استفاده قرار می گیرند ، با این وجود این دو اصطلاح با هم تفاوت دارند. یک کلمه مبهم است اگر موارد مرزی وجود داشته باشد که ممکن است در این تعریف جا بیفتد و گفتن نحوه طبقه بندی آنها کار ساده ای نیست. کلمه تازه مبهم است زیرا مشخص نیست که مثلاً مثالی از میوه می تواند تازه باشد و در چه مرحله ای از تازه بودن آن متوقف شود.

ابهام هنگامی اتفاق می افتد که تعدادی از روش های کاملاً مجزا وجود دارد که می توان از آنها استفاده کرد. کلماتی که می توانند مبهم باشند شامل صحیح و سبک است. حق ممکن است یک صفت ، ضرب المثل ، اسم ، فعل یا یک تعبیر ساده باشد. به عنوان یک صفت به تنهایی ممکن است به معنای صحیح ، عینی و واقعی بودن ، اخلاقی خوب ، قابل توجیه ، فضیلت ، اخلاقی ، مناسب ، صادقانه یا قابل قبول از نظر اجتماعی باشد. این موارد درمورد اخلاق و دین بسیار زیاد است. ممکن است لازم باشد در هنگام استفاده از اصطلاح صحیح ، به دنبال توضیح بیشتر در مورد معنی نویسنده یا گوینده باشید.

اصطلاح نور می تواند مبهم و مبهم باشد. این مبهم است زیرا ممکن است "انرژی تابشی" یا "وزن کمی" باشد. اگر دومی باشد ، مبهم است زیرا مشخص نیست که در چه نقطه ای چیزی کم نور می شود و سنگین می شود. یک تعریف واژگانی خوب به دنبال کاهش ابهام تنها با برجسته کردن تنها حس کاملاً مرتبط است.

نمونه هایی از تعریف واژگان

در اینجا دو نمونه از تعاریف واژگانی کلمه آتئیست آورده شده است:

1. آتئیست: کسی که به وجود خدا یا خدایان ایمان داشته یا آن را انکار می کند.
2. آتئیست: کسی که می داند خدا وجود دارد ، اما به دلایلی در انکار است.

اولین تعریف در معنای واژگانی صحیح است زیرا دقیقاً توصیف می کند که چگونه اصطلاح آتئیست در متنوع متنوعی استفاده می شود.

اما دوم ، تعریف ناصحیحی در معنای لغوی است. شما آن را در هیچ فرهنگ لغت یا کاربردهای گسترده ای نمی یابید ، اما این تعریفی است که در محافل باریک مسیحیان انجیلی استفاده می شود. به جای یک تعریف واژگانی ، این به درستی نمونه ای از یک تعریف اقناعی است.

پروژه هایی برای جشن Samhain ، سال جدید جادوگران

پروژه هایی برای جشن Samhain ، سال جدید جادوگران

نکاتی در مورد زمینه سازی و تثبیت انرژی های شما

نکاتی در مورد زمینه سازی و تثبیت انرژی های شما

منظور از خواب در مورد مارها چیست؟

منظور از خواب در مورد مارها چیست؟