https://religiousopinions.com
Slider Image

پنج Skandhas

بودا تاریخی اغلب از پنج Skandhas صحبت می کرد ، همچنین به آن پنج Aggregates یا Five Heaps می گویند. ممکن است به نظر برسد که اسکندرها به عنوان مؤلفه هایی که برای ایجاد یک فرد گرد هم آمده اند.

هر آنچه ما به عنوان "من" به آن فکر می کنیم تابعی از اسکنداها است. به عبارت دیگر ، ممکن است ما یک فرد را به عنوان یک روند اسکنداها فکر کنیم.

Skandhas و Dukkha

هنگامی که بودا چهار حقیقت شریف را تدریس کرد ، او با حقیقت اول شروع کرد ، زندگی "توخا" است. این اغلب با عنوان "زندگی رنج می برد" یا "استرس زا" یا "رضایت بخش" ترجمه می شود. اما بودا نیز از این کلمه به معنای "ناپایدار" و "شرط" استفاده کرد. شرط بودن این است که به چیز دیگری وابسته یا متأثر از آن باشیم. بودا آموخت كه اسكندها دوكا هستند.

اجزای سازنده اسكندها چنان با یكدیگر كار می كنند كه باعث می شوند احساس یك فرد یا "من" ایجاد شود. با این حال ، بودا آموخت که هیچ "خود" وجود ندارد که اسکنداها را اشغال کند. دانستن اسکنداها کمک می کند تا از طریق توهم نفس دیدن شود.

درک Skandhas

لطفا توجه داشته باشید که توضیحات در اینجا بسیار اساسی است. مکاتب مختلف بودیسم اسکنداها را به شکلی متفاوت درک می کنند. با کسب اطلاعات بیشتر در مورد آنها ، ممکن است دریابید که آموزه های یک مدرسه کاملاً مطابق با آموزه های دیگر نیست. توضیحی که در زیر می آید تا حد امکان غیرمذهبی است.

1. چشم1. فرم قابل مشاهده
2. گوش2. صدا
3. بینی3. بو
4. زبان4. مزه
5- بدن5- چیزهای ملموس که می توانیم احساس کنیم
6. ذهن6. افکار و ایده ها
شش ارگان و شش شیء مربوطه

بله ، "ذهن" یک ارگان حس در این سیستم است. اکنون ، به پنج Skandhas بروید. (نامهای غیر انگلیسی که در اسانس سانسکریت برای skandhas are آورده شده اند. در سانسکریت و پالی یکسان هستند مگر اینکه در موارد دیگری ذکر شده باشد.)

اولین Skandha: فرم ( روپا )

روپا فرم یا ماده است. چیزی که می تواند حس شود. در ادبیات اولیه بودایی ، روپا شامل چهار عنصر بزرگ (استحکام ، سیالیت ، گرما و حرکت) و مشتقات آنها است. این مشتقات پنج دانشکده اول ذکر شده در بالا (چشم ، گوش ، بینی ، زبان ، بدن) و پنج ماده اول مربوطه (شکل قابل مشاهده ، صدا ، بو ، بو ، مزه ، چیزهای ملموس) هستند.

راه دیگر برای درک روپا ، فکر کردن به عنوان چیزی است که در برابر جستجوی حواس مقاومت می کند. به عنوان مثال ، یک شیء اگر دید شما را مسدود کند - شما نمی توانید ببینید چه چیزی در آن طرف است - یا اگر دست شما را از اشغال فضای آن مسدود کند.

دوم Skandha: Sensation ( ودانا )

ودانا یک احساس جسمی یا روحی است که از طریق تماس شش دانشکده با دنیای بیرونی آن را تجربه می کنیم. به عبارت دیگر ، این حسی است که از طریق تماس چشم با شکل قابل مشاهده ، گوش با صدا ، بینی با بو ، زبان با طعم ، بدن با چیزهای ملموس ، ذهن ( ماناس ) با ایده یا افکار تجربه می شود.

درک این مسئله بسیار مهم است که manas - ذهن یا خرد - یک ارگان یا دانشکده حس است ، دقیقاً مانند چشم یا گوش. ما تمایل داریم که فکر کنیم ذهن چیزی شبیه به روح یا روح است ، اما این مفهوم در بودیسم بسیار فرق ندارد.

از آنجا که وانانا تجربه لذت یا درد است ، ولع شرط کردن ، یا به دست آوردن چیزی لذت بخش یا جلوگیری از چیزی دردناک است.

سوم Skandha: ادراک ( Samjna ، یا در Pali ، Sanna )

Samjna دانشکده ای است که می شناسد. بیشتر آنچه که ما آن را تفکر می نامیم ، در جمع سامژنا متناسب است.

کلمه "samjna" به معنای "دانشی است که گرد هم می آید". این ظرفیت برای مفهوم سازی و شناخت چیزها از طریق ارتباط آنها با چیزهای دیگر است. به عنوان مثال ، ما کفش را به عنوان کفش تشخیص می دهیم زیرا آنها را با تجربه قبلی خود با کفش مرتبط می کنیم.

وقتی برای اولین بار چیزی را می بینیم ، به طور همواره کارتهای شاخص ذهنی خود را می چرخانیم تا دسته هایی را پیدا کنیم که می توانیم با شی جدید مرتبط شویم. این یک "نوعی ابزار با دسته قرمز" است ، به عنوان مثال ، قرار دادن چیز جدید در دسته "ابزار" و "قرمز".

یا ممکن است یک شیء را با متن آن مرتبط کنیم. ما یک دستگاه را به عنوان یک دستگاه ورزش تشخیص می دهیم زیرا آن را در ورزشگاه می بینیم.

چهارم Skandha: سازه ذهنی ( Samskara ، یا در پالی ، Sankhara )

تمام اقدامات ارادی ، خوب و بد ، در مجموعه سازندهای ذهنی یا سامکارا گنجانده شده است . کنشهای "ذهنی" چگونه هستند؟

اولین سطرهای Dhammapada (ترجمه Acharya Buddharakkhita) را به یاد داشته باشید:

ذهن قبل از همه حالات روحی است. ذهن رئیس آنهاست؛ همه آنها دارای ذهن هستند. اگر با ذهنی نجس شخصی صحبت می کند و یا رنج می برد ، مانند او که چرخ گاو را دنبال می کند ، از او پیروی می کند.
ذهن قبل از همه حالات روحی است. ذهن رئیس آنهاست؛ همه آنها دارای ذهن هستند. اگر شخص با یک ذهن پاک صحبت کند و یا خوشبختی کند از او پیروی می کند مانند سایه بی گمان او.

جمع سازندهای ذهنی با کارما همراه است زیرا اعمال ارادی باعث ایجاد کارما می شود. سامکارا همچنین حاوی کارما دیرهنگام است که نگرش ها و تمایلات ما را شرط می گذارد. تعصبات و تعصبات ، همانند علایق و تفریحات ، متعلق به این skandha است.

پنجم Skandha: آگاهی (ویژانا ، یا در پالی ، وینانا )

Vijnana واکنشی است که یکی از شش دانشکده را به عنوان پایه و یکی از شش پدیده مربوطه را به عنوان هدف خود دارد.

به عنوان مثال ، هوشیاری شنوایی - شنوایی - گوش را به عنوان پایه و صدا به عنوان هدف خود دارد. هوشیاری ذهنی ذهن (ماناس) را به عنوان پایه و ایده و ایده یا اندیشه خود به عنوان هدف خود دارد.

درک این نکته ضروری است که این آگاهی یا آگاهی به اسکندرهای دیگر بستگی دارد و مستقل از آنها وجود ندارد. این آگاهی است اما به رسمیت شناختن نیست ، زیرا شناخت تابعی از skandha سوم است. این آگاهی ، حسی نیست که skandha دوم است.

برای بیشتر ما ، این یک روش متفاوت برای فکر کردن در مورد "آگاهی" است.

چرا این مهم است؟

بودا در بسیاری از آموزه های خود توضیحات خود را درباره اسكندها خواند. مهمترین نکته ای که وی بیان کرد این است که اسکندرها "شما" نیستند. آنها پدیده های موقت و شرطی هستند. آنها از روح یا جوهر دائمی خود خالی هستند.

در چندین خطبه ضبط شده در Sutta-pitaka ، بودا آموخت که چسباندن این مصالح به عنوان "من" یک توهم است. وقتی فهمیدیم که این مصالح فقط پدیده هایی موقت هستند و نه من ، ما در مسیر روشنگری هستیم.

Microevolution در مقابل Macroevolution

Microevolution در مقابل Macroevolution

بیوگرافی جاستین شهید

بیوگرافی جاستین شهید

زمینه های جادویی ، مرکز سازی و تکنیک های محافظ

زمینه های جادویی ، مرکز سازی و تکنیک های محافظ