ابراهیم ، بنیانگذار ملت یهود اسرائیل ، مردی با ایمان و اطاعت از اراده خدا بود. نام او به زبان عبری به معنای "پدر کثرت" است. در ابتدا "ابرام" یا "پدر بزرگوار" نامیده می شد ، خداوند نام خود را به ابراهیم تغییر داد به عنوان نمادی از وعده پیمانی که فرزندان خود را در ملتی بزرگ ضرب می کند که خداوند آن را خود می نامد.
پیش از این ، خدا قبلاً هنگام 75 سالگی به ابراهیم رفته بود ، وعده داده بود كه او را بركت دهد و فرزندان خود را به یك ملت فراوان از مردم تبدیل كند. تنها کاری که ابراهیم انجام داد این بود که از خدا اطاعت کند و کاری را که خدا به او گفته بود انجام دهد.
عهد خدا با ابراهیم
این آغاز آغاز عهدی بود که خدا با ابراهیم برقرار کرد. همچنین اولین آزمایش ابراهیم از طرف خدا بود زیرا او و همسرش سارای (که بعداً به سارا تغییر یافتند) هنوز بدون فرزند بودند. ابراهیم ایمان و اعتماد به نفس چشمگیری نشان داد ، لحظه ای که خداوند او را به قلمرو ناشناخته کنعان فراخواند ، خانه و قبیله خود را ترک کرد.
به همراه همسر و برادرزاده اش لوط ، ابراهيم بعنوان يك داماد و چوپان پيشرفت كرد ، زيرا خانه جديد خود را كه در زمين موعود كنعان در محاصره مشركان بود احاطه كرد. با این حال ، ایمان ابراهیم هنوز هم بدون فرزند ، بار دیگر آزمایش کرد.
هنگامی که قحطی به جای اینکه انتظار خدا را برای تأمین انتظار بکشید ، قحطی کشید ، بسته شد و خانواده خود را به مصر برد.
هنگامی که در آنجا بود و از ترس از زندگی خود ، به هویت همسر زیبایش دروغ گفت ، ادعا کرد که او خواهر ازدواج نکرده او بود. فرعون با یافتن سارا مطلوب ، او را در ازای هدایای سخاوتمندانه از ابراهیم گرفت ، که ابراهیم هیچ اعتراضی نکرد. شما می بینید که به عنوان یک برادر ، ابراهیم توسط فرعون مورد تقدیر قرار می گرفت ، اما به عنوان یک همسر ، زندگی او در معرض خطر قرار می گرفت. ابراهیم یک بار دیگر ، ایمان به حمایت و تأمین خدا از دست داد. فریب احمقانه ابراهیم به عقب رانده شد و خداوند قول پیمان خود را نادیده گرفت.
خداوند بیماری را به فرعون و خانواده اش تحمیل كرد و به او نشان داد كه سارا را باید دست نخورده به ابراهیم برگرداند.
سالهای بیشتر گذشت که در طی آن ابراهیم و سارا وعده خدا را زیر سوال بردند. در یک مقطع ، آنها تصمیم گرفتند امور را به دست خودشان بگیرند. با تشویق سارا ، ابراهیم با هاجر ، خدمتکار مصری همسرش خوابید. هاجر اسماعیل را به دنیا آورد ، اما او پسر موعود نبود. خداوند هنگام 99 سالگی به ابراهیم بازگشت تا به او قول یادآوری کند و عهد خود را با ابراهیم تقویت کند. یک سال بعد ، اسحاق متولد شد.
خداوند آزمایشات بیشتری را برای ابراهیم به همراه آورد ، از جمله حادثه دوم که ابراهیم در مورد هویت سارا دروغ گفت ، این بار به پادشاه ابیملک. اما ابراهیم بزرگترین آزمایش ایمان خود را هنگامی انجام داد كه خدا از او خواست كه اسحاق ، وارث موعود را در پیدایش 22 قربانی كند:
"پسر خود را ، تنها پسران خود ، اسحاق را ، که خیلی دوستش دارید ، ببرید و به سرزمین موریا بروید. بروید و او را به عنوان یک قربانی سوخته در یکی از کوهها قربانی کنید ، که من به شما نشان خواهم داد ""
این بار ابراهیم اطاعت کرد ، کاملاً آمادگی کشتن فرزند خود را داشت ، در حالی که کاملاً به خدا اطمینان داشت تا اسحاق را از میان مردگان زنده کند (عبرانیان 11: 17-19) یا یک قربانی جانشینی را فراهم کند. در آخرین لحظه خداوند مداخله کرد و قوچ لازم را فراهم کرد.
مرگ اسحاق با هر قولی که خدا به ابراهیم داده بود مغایرت داشت ، بنابراین تمایل او برای انجام فداکاری نهایی برای کشتن پسرش احتمالاً چشمگیرترین نمونه ایمان و اعتماد به خدا است که در کل کتاب مقدس یافت شده است.
دستاوردهای ابراهیم
ابراهیم پدرسالار بزرگ اسرائیل است و به معتقدین عهد جدید ، "او پدر همه ما است (رومیان 4: 16)". ایمان ابراهیم خدا را خوشحال کرد.
خداوند در چندین نوبت بی نظیر به ابراهیم سفر کرد. خداوند بارها و بارها با او ، یک بار در یک دید و یک بار به شکل سه بازدید کننده با او صحبت کرد. محققان بر این باورند که اسرارآمیز "پادشاه صلح" یا "پادشاه حق طلبی" ، ملکیشدک ، که ابراهیم را برکت داد و آبرام به او دهم داد ، شاید یک الهه مسیح (مظهر الوهیت) بوده است.
ابراهیم وقتی برادرزاده اش پس از نبرد دره صیدیم اسیر شد ، نجات شجاعی لوط را انجام داد.
نقاط قوت و ضعف ابراهیم
خداوند ابراهیم را بیش از یک بار به شدت آزمایش کرد و ابراهیم ایمان ، اعتماد و اطاعت فوق العاده ای از اراده خدا نشان داد. وی در شغل خود احترام و موفقیت داشت. وی همچنین شجاعت داشت تا با ائتلاف قدرتمند دشمن روبرو شود.
بی حوصلگی ، ترس و تمایل به تحت فشار قرار دادن برخی از نقاط ضعف ابراهیم بود که در کتاب مقدس زندگی خود نشان داد.
درس زندگی
یک درس اساسی که ما از ابراهیم می آموزیم این است که خداوند می تواند و علی رغم نقاط ضعف ما ، از ما استفاده کند. خدا حتی در کنار ما بایستد و ما را از اشتباهات احمقانه ما نجات دهد. خداوند از ایمان و تمایل ما برای پیروی از او بسیار خوشحال است.
ابراهیم مانند اکثر ما ، فقط در مدت زمان طولانی و روند وحی ، به تحقق کامل هدف خدا و قول رسیدیم. بنابراین ، از او می آموزیم که دعوت خداوند معمولاً به مراحل ما می رسد.
زادگاه
ابراهیم در شهر ارو کلدانیان (عراق امروزی) متولد شد. او با خانواده اش 500 مایل به حران (اکنون جنوب شرقی ترکیه) سفر کرد و تا زمان مرگ پدرش در آنجا ماند. وقتی خدا ابراهیم را صدا کرد ، 400 مایل جنوب به سرزمین کنعان حرکت کرد و بیشتر اوقات روزهای زندگی خود را در آنجا زندگی کرد.
در کتاب مقدس ارجاع شده است
- پیدایش 11-25
- خروج 2:24
- اعمال 7: 2-8
- رومیان 4
- غلاطیان 3
- عبرانیان 2 ، 6 ، 7 ، 11
اشتغال
ابراهیم به عنوان رئیس یک طایفه نیمه عشایری از دامداران ، یک دامدار و چوپان موفق و مرفه شد و دام های خود را پرورش داد و زمین را پرورش داد.
شجره نامه
پدر: Terah (نوادگان مستقیم نوح از طریق پسرش ، "شم")
برادران: ناهور و حاران
همسر: سارا
پسران: اسماعیل و اسحاق
خواهر: لوط
آیات کلیدی
پیدایش 15: 6
و ابرام به خداوند ایمان آورد و خداوند به دلیل ایمان او را صالح شمرد. (NLT)
عبرانیان 11: 8-12
با ایمان بود که ابراهیم هنگامی که خدا او را فراخواند تا از خانه خارج شود و به سرزمین دیگری برود ، پیروی می کرد که خداوند او را به عنوان میراث خود به او اعطا می کرد. او بدون دانستن کجا می رود. و حتی وقتی به سرزمینی که خداوند به او وعده داده بود ، رسید ، با ایمان در آنجا زندگی کرد - زیرا او مانند یک بیگانه بود و در چادرها زندگی می کرد. و اسحاق و یعقوب نیز که همان وعده را به ارث برده اند نیز چنین کردند. ابراهیم با اعتماد به نفس به دنبال شهری با پایه های ابدی بود ، شهری که توسط خدا طراحی و ساخته شده است.
با ایمان این بود که حتی سارا قادر به فرزند داشتن بود ، اگرچه بی ثمر بود و خیلی پیر بود. او معتقد بود كه خدا قول خود را حفظ خواهد كرد. بنابراین یک ملت کامل از این مرد که به اندازه ملت مرده با تعداد بسیار زیادی از مردم آمده بود ، آمده است که مانند ستارگان در آسمان و ماسه در ساحل ، راهی برای شمارش آنها وجود ندارد. (NLT)