https://religiousopinions.com
Slider Image

جستجوی بودیسم اصلی

آیا بودایی خالص ، اصیل یا واقعی بود که به نوعی در زیر تقسیم فرقه ای و تعالی فداکارانه از بین رفته باشد ؟ بسیاری از اولین غربی ها که تحقیق در مورد بودیسم انجام داده اند معتقدند ، و این ایده ای است که در بین بودائفیل غربی تا به امروز ادامه دارد.

بودایی رمانتیک غربی

اول ، اجازه دهید نگاه کنیم که مفهوم بودایی "اصلی" از کجا آمده است.

نخستین محققان غربی که در اوایل بودیسم به بودیسم علاقه مند بودند ، عمیقاً در رمانتیسم اروپایی و متعالیه آمریکایی غافلگیر شدند. این جنبشهای فرهنگی و فکری این ایده را ترویج می کردند که دین بیشتر از شهود و احساسات درمورد شهود و احساس فردی است. و برخی از آنها تصور می کردند که بودیسم "اصلی" ، هرچه که باشد ، مطابق آرمان معنوی خود است.

مورخ دیوید مک ماهان در کتاب خود " ساخت مدرنیسم بودایی" (انتشارات دانشگاه آکسفورد ، 2008) در مورد قرن 19 و اوایل قرن 20 "بودائولوژیست" نوشت:

"دانشمندان مستشرق ،" بودیسم واقعی "را در متون گذشته باستان قرار داده و آن را به آموزه های منتخب با دقت محدود كردند ، از هرگونه در نظر گرفتن بودایی های زنده ، صرف نظر كردند ، مگر اصلاح طلبان كه خودشان سنت خود را در گفتگو با مدرنیته غربی مدرنیزه می كردند ... مستشرقین شرقی دلسوز ارائه دادند. بودا به عنوان یک طبیعتگرای پیشرو در زمان خودش ".

در همین زمان ، بسیاری از کسانی که برای اولین بار بودیسم را به غرب معرفی کردند ، از جمله پل کاروس ، آناگاریکا دارماپالا و DT سوزوکی ، بودیسم را بسته بندی کردند تا بر خصوصیاتی که بیشترین همگام با فرهنگ مترقی غربی بودند ، باشند. در نتیجه ، بسیاری از غربی ها این تصور را داشتند که بودا دارما از آنچه در واقع است با عقل گرایی علمی سازگارتر است.

همچنین ، در نتیجه ، بسیاری از غربی ها این عقیده را دارند که یک بودیسم "اصلی" وجود دارد که در طی قرن ها برادری عرفانی آسیایی دفن شده است. برای مدت طولانی ، این بود که چگونه بودیسم در دانشگاه های غربی تدریس می شود. و غربی ها تصور می کردند که این بودیسم اصلی چیزی بسیار شبیه فلسفه های مدرن و اومانیستی است که خود آنها از آن استقبال می کنند.

به عنوان مثال ، سم هریس ، علوم اعصاب و نویسنده ، این دیدگاه را درباره بودیسم در مقاله خود "کشتن بودا" بیان کرده است ( Shambhala Sun ، مارس 2006):

"[T] او سنت بودایی ، به عنوان یک کل ، نشان دهنده ثروتمندترین منبع حکمت تعمق است که هر تمدن تولید کرده است. ... حکمت بودا در حال حاضر در دام مذهب بودیسم به دام افتاده است .... اگرچه ممکن است باشد. به اندازه کافی صادقانه بگویم (همانطور که بسیاری از متخصصان بودایی ادعا می کنند) که "بودیسم یک دین نیست" ، بسیاری از بوداییان در سراسر جهان آن را مانند بسیاری از روشهای ساده لوحانه ، دادخواست و خرافاتی که در آن همه ادیان مورد استفاده قرار می گیرند ، عملی می کنند. "

جستجوگران امروز

من به دو نوع جستجو برای بودیسم "اصلی" روی می آورم. یک نوع توسط بودایی های به اصطلاح سکولار که بودایی را در درجه اول به عنوان یک فلسفه اومانیستی می دانند و نه به عنوان یک دین مثال می زنند.

برخی از این گروه آنچه را آنها "رویکرد عقلانی" یا "طبیعی" به بودیسم می نامند ، به کار می برند و هرگونه آموزه ای را به خاطر سلیقه خود بسیار عرفانی می دانند. کارما و تولد دوباره در صدر لیست دور انداختن قرار دارند. به عنوان مثال ، استفان باتچلور ، یک عقلگرای برجسته است. عجیب و غریب ، به جای اینکه فقط بودا را در مورد این چیزها اشتباه بگیرند ، باتچلور خانه های روشنفکری کارتونی را ساخته و ادعا می کند که بودا اصلاً آموزه های کارما و تولد دوباره را آموزش نمی دهد ، حتی اگر بسیاری از آموزه ها درباره کارما و تولد دوباره به او نسبت داده شود. .

نوع دیگر - نادرتر ، اما آنها در آنجا هستند - به بودیسم به عنوان یک دین علاقه دارند ، اما به اختلافات فرقه ای مشکوک هستند. آنها به دنبال بودیسم پیش فرقه ای هستند ، همانطور که بودا تاریخی موعظه می کرد. برخی از آنها سعی می كنند كه این بودا پیش فرقه ای را در كتاب های قدیمی یا حداقل جایی غیر از بسیاری از مكاتب بودیسم پیدا كنند و قضاوت های خود را درباره آنچه "خالص" است و آنچه نیست ، انجام دهند.

به نظر من هر دو موقعیت به طرز عجیبی در مدل "دین آشکار شده" گیر افتاده اند. آیین نازل شده ای است که آموزه های آن توسط یک خدای تلفظ شده و به روشهای فراطبیعی برای بشر نازل شده است. مسیحیت ، یهودیت و اسلام همه مذاهب نازل شده اند. آن آموزه هایی که اعتقاد بر این است که توسط خدا بیان شده اند ، در اختیار خداوند است.

اما بودیسم مذهبی آشکار نیست. بودا تاریخی خود اعلام کرد که خدایی نیست و موعظه می کرد که هیچ کس نباید تدریس را صرفاً از طریق اقتدار ، از جمله آموزش او بپذیرد. برای من منطقی نیست که عقل گرایان و طبیعت گرایان نه تنها اعتراف کنند که با بودا درمورد بعضی چیزها مخالفند ، بجای ایجاد یک بودا خیالی که آموزه های آنها کاملاً منعکس کننده آنچه معتقد هستند هستند.

در جستجوی بودا واقعی است

آیا می توانیم با اطمینان بدانیم که بودا تاریخی چه چیزی آموخته است؟ صادقانه بگویم ، نمی توان آن را بیش از سایه شک و تردید اثبات کرد ، حتی یک بودا تاریخی وجود داشت. امروزه مورخان دانشگاهی معتقدند چنین شخصی وجود داشته است ، اما تأیید محکمی در زندگی وی وجود ندارد. گاوتاما بودا عمدتا شخصیتی باستانی است که در اسطوره پوشانده شده است. نخستین کتاب مقدس فقط نگاه های گاه و بیگاه و ناگهانی انسان را که ممکن است او داشته باشد به ما می دهد.

دوم ، با توجه به روشی که مورد توجه او قرار گرفته و آموزه های او حفظ شده است ، بعید به نظر می رسد که در مورد میزان متون موجود در Sutta-Pitaka و Vinaya - کتب مقدس با ادعای موجه بودن گفته های وی ، توافق کامل وجود داشته باشد - - "اصلی" هستند یا حتی کدام نسخه از این کتاب مقدس "اصلی" تر از نسخه های دیگر است.

بعلاوه ، بودا در یک جامعه و فرهنگ بسیار بیگانه برای زندگی ما زندگی می کرد. به همین دلیل ، حتی اگر می توانیم اطمینان داشته باشیم که سخنان او به درستی ضبط شده است ، ممکن است هنوز هم خیلی راحت آنها را اشتباه درک کنیم.

حتی اصطلاح "بودیسم" یک اختراع غربی است. اولین استفاده آن در سال 1897 در مقاله ای توسط یک جراح انگلیسی انجام می شود. می فهمم که در زبان های آسیایی هیچ کلمه ای مطابق با آن وجود ندارد. درعوض ، دارما وجود دارد ، که می تواند به آموزه های بودا ، بلکه به آنچه که نظم جهان را تأیید می کند ، باشد - نه یک خدا ، بلکه بیشتر شبیه یک قانون طبیعی است.

به هر حال بودیسم چیست؟

من استدلال می کنم که فکر کردن به بودیسم به عنوان چیزی غیرقابل تغییر که 25 قرن پیش نهایی شد ، این نکته را از دست نمی دهد. ممکن است بودیسم به بهترین وجه به عنوان سنت تحقیق روحانی شناخته شود. بودا پارامترهایی را تعیین کرد و قوانین اساسی را تنظیم کرد ، و این موارد بسیار مهم هستند. من دائماً به مردم می گویم که بودیسم آن چیزی نیست که آنها می خواهند باشند.

اما این سؤال است ، جستجو ، یعنی بودیسم ، نه جواب. "پاسخ ها" دارما بزرگ ، غیرقابل توصیف است ، فراتر از آموزه ها.

درمورد اختلافات فرقه ای ، آنچه را فرانسیس دوژون کوک در کتاب " چگونه یک گاو را پرورش می دهد" در نظر بگیرید (Wisdom، 2002):

وی ادامه داد: "یکی از راه های حس کردن در مورد تکثیر سرسخت مدارس و آموزه ها و آموزه های بودایی در طی 2500 سال گذشته ، دیدن آنها به عنوان یک تلاش واحد و خلاقانه در حال انجام برای مقابله با مشکل اصلی وجود سامساریک است که همان عقیده غلط است. چه در ذن ، سرزمین خالص ، تروادادا ، یا آیین بودایی تبت ، همه راه های بودایی تمرین هایی را آموزش می دهند که به طور مؤثر باور خود را از بین می برد. "

خطبه اول بودا "اولین چرخش چرخ دارما" نامیده می شود. به عبارت دیگر ، او آموزه های حکاکی شده بر روی لوح های سنگی را به اندازه چیزی که حرکت می کرد ، تحویل نداد. آنچه در حال حرکت بود هنوز در حرکت است؟ و با حرکت و گسترش حرکت ، راههای جدیدی برای بیان و درک یافت.

بودیسم میراث قابل توجه و بدنی از کار است که بسیاری از ذهن های بزرگ آسیا را در حال بازگشت به بیش از دو هزاره می داند. این سنت از پرس و جو از مجموعه ای از آموزه های منسجم و منسجم ناشی می شود که از نخستین کتاب مقدس به ما می رسد. برای بسیاری از ما ، این بیش از حد کافی است.

پروژه های هنر و صنعت Yule Craft for Solstice Winter

پروژه های هنر و صنعت Yule Craft for Solstice Winter

لیدیا: فروشنده بنفش در کتاب اعمال

لیدیا: فروشنده بنفش در کتاب اعمال

7 چیزهایی که شما درباره عیسی نمی دانستید

7 چیزهایی که شما درباره عیسی نمی دانستید