https://religiousopinions.com
Slider Image

اومانیسم دینی و سکولار: تفاوت چیست؟

ماهیت اومانیسم مذهبی و ارتباط بین اومانیسم و ​​دین از اهمیت ویژه ای برای بشریت ها از هر نوع برخوردار است. به گفته برخی اومانیست های سکولار ، اومانیسم دینی از نظر اصولی تضاد است. به گفته برخی اومانیست های دینی ، تمام اومانیسم مذهبی است - حتی اومانیسم سکولار ، به روش خاص خود. چه کسی حق است؟

تعریف دین

پاسخ به این سؤال کاملاً به این بستگی دارد که شخص چگونه اصطلاحات اصلی را تعریف می کند - به ویژه ، چگونگی تعریف دین. بسیاری از اومانیست های سکولار از تعاریف اصول گرا از دین استفاده می کنند. این بدان معنی است که آنها برخی از باورها و نگرش های اساسی را که شامل "ذات" دین است ، شناسایی می کنند. هر آنچه این خصیصه را دارد دین است و هر آنچه که ممکن نیست دین باشد.

متداول ترین "ذات" دین شامل اعتقادات ماوراء طبیعی ، اعم از موجودات ماوراء طبیعی ، قدرتهای ماوراء طبیعی یا قلمروهای ماورای طبیعی است. از آنجا که آنها همچنین انسان گرایی را اساساً طبیعی گرایانه تعریف می کنند ، نتیجه می گیرد که خود اومانیسم نمی تواند مذهبی باشد - این یک تضاد برای یک فلسفه ناتورالیستی است که شامل موجودات ماورایی طبیعی است.

تحت این برداشت از دین ، ​​می توان اومانیسم دینی را در قالب معتقدین مذهبی مانند مسیحیان که برخی اصول اومانیستی را در جهان بینی خود گنجانیده اند تصور کرد. با این وجود شاید بهتر باشد که این وضعیت را به عنوان یک دین انسان گرایانه توصیف کنیم (جایی که یک دین از قبل موجود تحت تأثیر فلسفه اومانیستی است) تا یک اومانیسم دینی (جایی که اومانیسم تحت تأثیر قرار می گیرد تا ماهیت دینی داشته باشد).

همانطور که تعاریف اصولگرایانه از دین مفید است ، با این حال آنها بسیار محدود هستند و نمی توانند وسعت آنچه دین برای انسانهای واقعی درگیر است ، چه در زندگی خودشان و چه در برخورد با دیگران. در واقع ، تعاریف اصول گرا گرایش به توصیف های "ایده آل" دارند که در متون فلسفی مفید هستند اما کاربردهای محدودی در زندگی واقعی دارند.

شاید به همین دلیل ، اومانیست های مذهبی تمایل دارند که تعاریف کارکردی از دین را انتخاب کنند ، به این معنی که آنها آنچه را که به نظر می رسد هدف از عملکرد دین (معمولاً به معنای روانشناختی و / یا جامعه شناختی) است را شناسایی کرده و از آن برای توصیف دین استفاده می کنند " واقعاً "است.

اومانیسم به عنوان یک دین کارکردی

کارکردهای دین که اغلب توسط اومانیست های مذهبی مورد استفاده قرار می گیرد شامل مواردی مانند برآورده کردن نیازهای اجتماعی گروهی از افراد و برآوردن تلاشهای شخصی برای کشف معنا و هدف در زندگی است. از آنجا که اومانیسم آنها هم بستر اجتماعی و شخصی را تشکیل می دهد که در آن به دنبال دستیابی به چنین اهدافی هستند ، آنها کاملاً به طور طبیعی و منطقی نتیجه می گیرند که اومانیسم خود دارای ماهیت مذهبی است - از این رو ، اومانیسم دینی.

متأسفانه تعاریف کارکردی دین خیلی بهتر از تعاریف اصول گرا نیست. همانطور که اغلب توسط منتقدین خاطرنشان می شود ، تعاریف کاربردی معمولاً چنان مبهم است که ممکن است در مورد هر سیستم اعتقادی یا اعمال فرهنگی مشترک به کار رود. اگر "دین" فقط در مورد همه چیز اعمال شود ، کار نخواهد کرد ، زیرا در این صورت برای توصیف هر چیزی مفید نخواهد بود.

بنابراین ، چه کسی درست است - آیا تعریف دین به اندازه کافی گسترده است که اجازه می دهد تا اومانیسم دینی را فراهم کند ، یا آیا این واقعاً فقط یک متناقض است؟ مسئله در این فرض نهفته است که تعریف ما از دین باید اساسی یا کارآمد باشد. با اصرار بر یک یا دیگری ، مواضع غیر ضروری قطبیت می شوند. برخی اومانیست های مذهبی فرض می كنند كه تمام اومانیسم مذهبی است (از دیدگاه كاركردی) در حالی كه برخی اومانیست های سكولار تصور می كنند كه هیچ اومانیسم نمی تواند از نظر ماهیت مذهبی باشد (از دیدگاه اصولگرایی).

به همین دلیل ، ما باید اجازه دهیم که آنچه که ما به عنوان اساس و جوهر دین خود توصیف می کنیم ، لزوماً نمی تواند پایه و اساس دین دیگری باشد - بنابراین ، یک مسیحی نمی تواند "دین" را برای یک بودایی یا یک اتحادیه تعریف کند. دقیقاً به همین دلیل ، کسانی از ما که دین نداریم نیز نمی توانند اصرار داشته باشند که یک چیز یا چیز دیگر لزوماً باید اساس و جوهر یک دین را تشکیل دهد - بنابراین ، اومانیست های سکولار نمی توانند "دین" را برای یک مسیحی یا یک انسان گرای مذهبی تعریف کنند. . با این حال ، در عین حال ، اومانیست های مذهبی نیز نمی توانند اومانیسم سکولار را به عنوان یک دین برای دیگران تعریف کنند.

اگر اومانیسم برای شخصی از نظر ماهیت دینی است ، آنگاه این دین آنهاست. می توانیم این سؤال را مطرح کنیم که آیا آنها به طور منسجم چیزها را تعریف می کنند یا خیر. ما می توانیم به چالش بکشیم که آیا سیستم اعتقادی آنها را می توان با چنین اصطلاحاتی به طور مناسب توصیف کرد. ما می توانیم خصوصیات اعتقادات آنها را مورد نقد قرار دهیم و آیا آنها منطقی هستند. با این حال ، آنچه ما به آسانی نمی توانیم انجام دهیم این است که ، هرچه باور کنند ، واقعاً نمی توانند دیندار و انسان گرای باشند.

صنایع دستی برای Beltane Sabbat

صنایع دستی برای Beltane Sabbat

تشیع بزرگ 1054 و شکاف مسیحیت

تشیع بزرگ 1054 و شکاف مسیحیت

8 سازمان محیط زیست مسیحی

8 سازمان محیط زیست مسیحی